چه چیزی باعث بروز مشکلات خشم در کودکان می‌شود؟ درک عوامل زمینه‌ای در پشت مشکلات خشم کودکان در پرداختن و حل این مسائل چالش برانگیز ضروری است. خشم یک احساس طبیعی انسان است، اما زمانی که بیش از حد، غیر قابل کنترل یا مختل شود، می‌تواند به طول قابل توجهی بر رفتار، رفاه و روابط کودکان تاثیر بگذارد. در حالی که تجربه علت عصبانیت در کودکان منحصر به فرد است، عوامل مشترک زیادی در ایجاد خشم و عصبانیت آن‌ها نقش بسزایی دارند. در این مقاله به بررسی علت عصبانیت در کودکان پرداخته شده است و در نهایت راهکارهایی برای مدیریت خشم در کودکان اشاره شده است. 


نحوه تشخیص خشم در کودکان

وقتی بچه‌ها عصبانی می‌شوند، طیفی از رفتارها را به نمایش می‌گذارند که به وضوح نارضایتی آن‌ها را نشان می‌دهد. به عنوان مثال، صورت کودک ممکن است قرمز شود، ابرهای او درهم رفته و چشمانش این احساسات را همانند یک ویدیو پروژکتور منعکس می‌کند. عباراتی که از زبان آن‌ها بیان می‌شود می‌تواند آنقدر محکم و قدرتمند باشد که آشکار شود او چقدر نسبت به موقعیت احساس خشم دارد. 

نحوه تشخیص خشم در کودکان


1. علائم خشم در کودکان

خشم در کودکان می‌تواند به شکل‌های مختلفی بروز کند و شناخت این علائم برای والدین و مربیان اهمیت زیادی دارد. کودکان ممکن است هنگام خشم، به رفتارهای فیزیکی مانند کوبیدن اشیا، پرتاب کردن وسایل یا ضربه زدن به دیگران روی آورند. در برخی موارد، کودکان ممکن است به صورت کلامی خشم خود را نشان دهند، از جمله فریاد زدن، استفاده از کلمات توهین‌آمیز یا بیان نظرات تند و تیز. 
علاوه بر این، خشم می‌تواند در رفتارهای غیرمستقیم نیز مثل عدم همکاری، مقاومت در برابر دستورها یا کناره‌گیری و انزوا مشاهده شود. تغییرات در وضعیت بدنی مانند افزایش تنش عضلانی، تغییر رنگ صورت به قرمز یا تند شدن تنفس نیز می‌تواند نشانه‌ای از خشم در کودکان باشد. تشخیص و درک این علائم می‌تواند به والدین و مربیان کمک کند تا بهتر با خشم کودکان مواجه شوند و روش‌های مناسب برای مدیریت و کاهش آن را به کار گیرند.


2. درک تمایز: خشم در مقابل پرخاشگری در کودکان

تفاوت مفهومی خشم و پرخاشگری در ماهیت و بیان آن‌ها نهفته است. خشم یک حالت عاطفی است که با سرخوردگی، نارضایتی یا تحریک در پاسخ به تهدید یا بی عدالتی نمایان می‌شود. اگر چه می‌تواند در واکنش‌های ناراحت کننده مانند بلند کردن صدا، امتناع از پیروی یا کناره‌گیری از تعاملات ظاهر شود؛ اما این یک احساس طبیعی است که افراد در هر سنی بدون توجه به مکانیسم‌های مقابله‌ای ذاتی تجربه می‌کنند. 
مطالعه‌ای در مجله Social Psychological and Personality Science نشان داده است که خشم همیشه منفی نیست و می‌تواند افراد را به اهدافشان نزدیک تر کند و آن‌ها را به سمت بهبود شخصیتی خود سوق دهد. در مقابل، پرخاشگری شامل رفتاری است که هدف آن آسیب رساندن به دیگران یا خود است. چه به صورت فیزیکی و چه به صورت کلامی. وقتی احساس پریشانی کودک تایید شود و به آن پاسخ داده شود، کودک بهتر می‌تواند مهارت‌های خودکنترلی و مدیریت خشم را یاد بگیرد. 


علت عصبانیت در کودکان

خشم در کودکان می‌تواند دلایل متعددی داشته باشد که شناخت این عوامل می‌تواند به والدین و مربیان کمک کند تا بهتر با این احساسات برخورد کنند. سوالات زیادی در مورد خشم و حساسیت آن مطرح می‌شود. آیا عصبانیت ژنتیکی است؟ آیا مسائل خشم بیشتر به محیط مربوط می‌شود؟ آیا پرخاشگری یک رفتار آموخته شده است؟

علت عصبانیت در کودکان


1. علل بیولوژیکی خشم در کودکان 

خشم در کودکان پدیده‌ای پیچیده است که می‌تواند از عوامل مختلفی نشأت بگیرد. یکی از جنبه‌های مهم درک این رفتار، بررسی علل بیولوژیکی آن است. تحقیقات نشان می‌دهد که تغییرات و ناهنجاری‌های زیست‌شناختی می‌توانند نقش بسزایی در علت عصبانیت در کودکان ایفا کنند.
یکی از عوامل بیولوژیکی مؤثر در خشم کودکان، عدم تعادل هورمونی است. به عنوان مثال، افزایش سطح هورمون تستوسترون می‌تواند باعث افزایش رفتارهای پرخاشگرانه شود. در مطالعه‌ای که توسط محققان دانشگاه کامبریا انجام شد، نشان داده شد که سطح بالای تستوسترون در کودکان می‌تواند با افزایش رفتارهای تهاجمی و خشمگینانه ارتباط مستقیم داشته باشد. این یافته‌ها حاکی از آن است که تغییرات هورمونی می‌توانند تأثیر قابل توجهی بر رفتارهای عاطفی کودکان داشته باشند.
علاوه بر این، نوروترنسمیترها نیز نقش مهمی در کنترل خشم دارند. سروتونین، یک نوروترنسمیتر مهم در مغز، مسئول تنظیم حالت‌های روحی و کنترل خشم است. تحقیقات نشان داده‌اند که کاهش سطح سروتونین می‌تواند به افزایش خشم و رفتارهای تهاجمی منجر شود. در مطالعه‌ای که در مجله "روان‌شناسی زیستی" منتشر شد، مشخص شد که کودکان با سطح پایین سروتونین در مغزشان بیشتر مستعدِ نشان دادن رفتارهای پرخاشگرانه هستند. این تحقیق به وضوح نشان می‌دهد که تعادل شیمیایی در مغز تا چه حد می‌تواند بر رفتار کودکان تأثیر بگذارد.
به طور کلی، عوامل بیولوژیکی مانند ناهنجاری‌های هورمونی و عدم تعادل نوروترنسمیترها می‌توانند به شکل‌گیری و تشدید خشم در کودکان منجر شوند. شناخت و درک این عوامل می‌تواند به والدین و مشاوران کمک کند تا راهکارهای بهتری برای مدیریت و کاهش این رفتارها در کودکان ارائه دهند.


2. تغذیه نامناسب در کودکان 

تغذیه نامناسب در کودکان می‌تواند تأثیرات قابل توجهی بر رفتار و حالت‌های عاطفی آن‌ها بگذارد، از جمله بروز عصبانیت و رفتارهای تهاجمی. این موضوع به طور گسترده‌ای توسط تحقیقات علمی بررسی شده و نشان داده شده که کیفیت و نوع تغذیه کودکان می‌تواند نقشی حیاتی در سلامت روانی و رفتار آن‌ها ایفا کند.
یکی از مطالعات مهم در این زمینه توسط محققان دانشگاه آکسفورد انجام شده است. این مطالعه نشان داد که رژیم‌های غذایی با مقدار بالای قند و غذاهای فرآوری شده می‌توانند منجر به افزایش رفتارهای پرخاشگرانه در کودکان شوند. بر اساس این تحقیق، کودکان که به طور مرتب غذاهای حاوی قند زیاد، نوشابه‌های شیرین و خوراکی‌های فرآوری شده مصرف می‌کنند، بیشتر در معرض تجربه نوسانات خلقی و رفتارهای عصبی قرار دارند. این پژوهش بیان می‌کند که مصرف مداوم این نوع غذاها می‌تواند تعادل شیمیایی مغز را مختل کند و منجر به بروز مشکلات رفتاری شود.
علاوه بر این، کمبود مواد مغذی مهم نیز می‌تواند نقش بسزایی در بروز عصبانیت و پرخاشگری در کودکان داشته باشد. به عنوان مثال، کمبود اسیدهای چرب امگا-3 که به طور طبیعی در ماهی‌ها و برخی از منابع گیاهی یافت می‌شود، می‌تواند با افزایش رفتارهای تهاجمی در کودکان مرتبط باشد. در مطالعه‌ای که در مجله "تغذیه بالینی" منتشر شد، مشخص شد که کودکانی که میزان کافی از اسیدهای چرب امگا-3 در رژیم غذایی خود ندارند، بیشتر به مشکلات رفتاری و عاطفی مانند عصبانیت و پرخاشگری دچار می‌شوند. این تحقیق نشان می‌دهد که مکمل‌های امگا-3 می‌توانند به بهبود رفتار و کاهش نوسانات خلقی کمک کنند.
در نتیجه، تغذیه نامناسب و کمبود مواد مغذی حیاتی می‌تواند تأثیرات منفی جدی بر رفتار و حالت‌های عاطفی کودکان داشته باشد. والدین و مربیان باید به اهمیت تغذیه سالم و متعادل برای کودکان توجه ویژه‌ای داشته باشند تا از بروز مشکلات رفتاری و عاطفی مانند عصبانیت و پرخاشگری جلوگیری کنند. با تأمین یک رژیم غذایی سالم و مناسب، می‌توان به شکل‌گیری رفتارهای مثبت و سالم در کودکان کمک کرد.


3. الگوبرداری از والدین

الگوبرداری کودکان از والدین یکی از عوامل مهمی است که می‌تواند به شکل‌گیری رفتارها و واکنش‌های عاطفی آن‌ها، از جمله خشم و عصبانیت، منجر شود. کودکان به طور طبیعی از رفتارهای والدین خود تقلید می‌کنند و این فرآیند الگوبرداری می‌تواند تأثیر عمیقی بر نحوه برخورد آن‌ها با احساسات و موقعیت‌های مختلف داشته باشد.
تحقیقات نشان می‌دهد که کودکانی که در محیط‌های خانوادگی پرتنش و با والدین عصبانی بزرگ می‌شوند، بیشتر احتمال دارد که خود نیز رفتارهای خشمگینانه از خود نشان دهند. مطالعه‌ای که توسط دکتر آلبرت بندورا، روانشناس معروف، در زمینه تئوری یادگیری اجتماعی انجام شده، به وضوح نشان می‌دهد که کودکان از طریق مشاهده و تقلید رفتارهای والدین، این رفتارها را درونی می‌کنند. این تحقیق نشان داد که کودکان نه تنها رفتارهای مثبت بلکه رفتارهای منفی مانند عصبانیت و پرخاشگری را نیز از والدین خود یاد می‌گیرند.
به عنوان مثال، وقتی کودکی مشاهده می‌کند که والدینش در مواجهه با استرس یا اختلافات خانوادگی به سرعت عصبانی می‌شوند و با خشم واکنش نشان می‌دهند، احتمال زیادی وجود دارد که او نیز در موقعیت‌های مشابه همان رفتار را از خود نشان دهد. این الگوبرداری می‌تواند به یک چرخه معیوب منجر شود که در آن رفتارهای خشمگینانه نسل به نسل منتقل می‌شوند.
علاوه بر این، کودکان در سنین پایین هنوز مهارت‌های لازم برای مدیریت عواطف خود را به طور کامل یاد نگرفته‌اند و نیاز به الگوهای مناسب برای یادگیری این مهارت‌ها دارند. والدینی که به جای واکنش‌های خشمگینانه، از راهبردهای آرامش‌بخش و گفتگو برای حل مشکلات استفاده می‌کنند، به کودکان خود یاد می‌دهند که چگونه به طور موثرتر و سالم‌تر با احساسات منفی خود کنار بیایند.


راهکارهای موثر برای مقابله با خشم کودکان

خشم در کودکان یک واکنش طبیعی است که اغلب به دلیل عدم توانایی آن‌ها در مدیریت احساساتشان بروز می‌کند. والدین و مربیان نقش مهمی در کمک به کودکان برای یادگیری مهارت‌های کنترل خشم دارند. با استفاده از راهکارهای مناسب، می‌توان به کودکان کمک کرد تا راه‌های سالم‌تری برای بیان احساسات خود پیدا کنند. در ادامه راهکارهای مؤثری برای مقابله با خشم کودکان ارائه خواهیم داد که به والدین و مربیان کمک می‌کند تا به طور کارآمد با این چالش روبرو شوند.

  • الگوی خوبی باشید: کودکان به شدت از والدین خود تقلید می‌کنند. اگر والدین در مواجهه با استرس‌ها و مشکلات با آرامش و منطقی رفتار کنند، کودکان نیز از این رفتارها الگو می‌گیرند. 
  • سریع‌تر پاسخ دهید: وقتی کودکی عصبانی می‌شود، بهتر است والدین سریعاً واکنش نشان دهند. این واکنش نباید به معنای تنبیه باشد بلکه باید به معنای کمک به کودک برای مدیریت احساساتش باشد. هرچه واکنش والدین سریع‌تر و مثبت‌تر باشد، کودک راحت‌تر می‌تواند خشم خود را کنترل کند.
  • او را از آن موقعیت خارج کنید: گاهی اوقات بهترین راه برای کمک به کودک عصبانی، خارج کردن او از موقعیتی است که باعث خشم او شده است. این کار به کودک کمک می‌کند تا آرامش خود را باز یابد و بتواند دوباره کنترل احساساتش را به دست آورد.
  • به واکنش انتخابی خودتان پایبند باشید: هنگام مواجهه با خشم کودک، والدین باید به واکنش انتخابی خود پایبند باشند. این واکنش باید مبتنی بر اصول تربیتی مثبت باشد و از هر گونه واکنش تند و تنبیهی خودداری کند. پایداری در واکنش به کودک، به او نشان می‌دهد که رفتارهای خشمگینانه غیرقابل قبول است و باید با روش‌های مناسب‌تری جایگزین شود.
  • با فرزندتان صحبت کنید: یکی از مهم‌ترین راهکارها برای کمک به کودک در مدیریت خشم، صحبت کردن با او است. والدین باید با فرزند خود درباره احساساتش صحبت کنند و به او کمک کنند تا دلایل خشم خود را شناسایی کند. این کار نه تنها به کودک کمک می‌کند تا احساساتش را بهتر درک کند، بلکه به والدین نیز کمک می‌کند تا بهتر بتوانند به کودک خود کمک کنند.
  • راه‌های مناسبی برای کنترل خشم پیشنهاد بدهید: والدین باید به کودکان خود راه‌های مناسبی برای کنترل خشم پیشنهاد دهند. این راه‌ها می‌تواند شامل تنفس عمیق، شمارش تا ۱۰، ورزش کردن یا انجام فعالیت‌های آرامش‌بخش باشد. همچنین می‌توانید برای کنترل خشم کودکان، کتابهای آموزنده‌ای مثل اژدها کوچولو عصبانی نباش و یا می‌توانم عصبانی نشوم را برایشان تهیه نمایید.
  • وقفهٔ تربیتی مثبت را بررسی کنید: وقفهٔ تربیتی مثبت به معنای اختصاص دادن زمانی به کودک برای آرامش و بازبینی رفتارهای خود است. این وقفه می‌تواند به کودک کمک کند تا درک بهتری از رفتارهای خود پیدا کند و راه‌های بهتری برای مقابله با خشم بیابد.
  • به رفتار خوبش توجه کنید: توجه به رفتارهای مثبت کودک می‌تواند تأثیر زیادی بر کاهش رفتارهای منفی او داشته باشد. والدین باید تلاش کنند تا هر بار که کودک رفتار مثبتی از خود نشان می‌دهد، او را تشویق کنند. این کار می‌تواند باعث تقویت رفتارهای مثبت و کاهش رفتارهای خشمگینانه شود.
  • به فرزندتان بگویید که چقدر به او افتخار می‌کنید: تأیید و تشویق کودکان زمانی که رفتارهای مناسبی از خود نشان می‌دهند، می‌تواند به تقویت رفتارهای مثبت آن‌ها کمک کند. والدین باید به کودکان خود بگویند که چقدر به آن‌ها افتخار می‌کنند و این احساس را به آن‌ها منتقل کنند که رفتارهای مثبت آن‌ها ارزشمند است.
  • مسئولیت‌‌پذیری را بیاموزید: آموزش مسئولیت‌پذیری به کودکان می‌تواند به آن‌ها کمک کند تا بهتر بتوانند رفتارهای خود را مدیریت کنند. والدین باید به کودکان خود نشان دهند که هر رفتاری، پیامدهایی دارد و کودکان باید مسئولیت رفتارهای خود را بپذیرند.
  • عذرخواهی را آموزش دهید: یکی از مهم‌ترین مهارت‌هایی که کودکان باید یاد بگیرند، عذرخواهی کردن است. والدین باید به کودکان خود نشان دهند که عذرخواهی کردن نشانه ضعف نیست بلکه نشانه‌ای از رشد و بلوغ عاطفی است. این کار به کودکان کمک می‌کند تا بتوانند روابط خود را بهبود بخشند و از بروز رفتارهای خشمگینانه جلوگیری کنند.
  • مدیریت در استفاده از تکنولوژی: استفاده بی‌رویه از موبایل و تبلت و تلویزیون می‌تواند تأثیرات منفی بر رفتار و خلق و خوی کودکان داشته باشد. والدین باید محدودیت‌های مناسبی برای زمان تماشا و کار با نمایشگرها تعیین کنند و به کودکان خود بیاموزند که چگونه به طور متعادل از این ابزارها استفاده کنند.
  • در صورت نیاز حتماً کمک بگیرید: گاهی اوقات، خشم کودکان به حدی می‌رسد که والدین به تنهایی نمی‌توانند با آن مقابله کنند. در چنین مواردی، مراجعه به یک متخصص روانشناسی کودک می‌تواند کمک بزرگی باشد. متخصصان می‌توانند با ارائه راهکارهای مناسب، به کودکان و والدین کمک کنند تا با این چالش‌ها بهتر روبرو شوند.

چه زمانی والدین باید نگران عصبانیت فرزند خود باشند؟

والدین باید به عصبانیت فرزند خود توجه داشته باشند و در برخی مواقع نگران باشند؛ زیرا این احساسات ممکن است نشان‌دهنده مشکلات جدی‌تری باشند که نیاز به مداخله دارند. یکی از این موارد زمانی است که خشم کودک به طور مکرر و بدون دلیل واضح بروز می‌کند. اگر کودکی به طور مداوم عصبانی است و این عصبانیت با فعالیت‌های روزمره تداخل پیدا می‌کند، ممکن است نشانه‌ای از یک مشکل عمیق‌تر باشد که نیاز به بررسی دارد.
والدین همچنین باید نگران باشند وقتی که عصبانیت کودک به رفتارهای مخرب یا خطرناک منجر می‌شود. اگر کودک در هنگام عصبانیت به خود یا دیگران آسیب می‌زند، اشیا را تخریب می‌کند یا رفتارهایی مانند فرار از خانه یا مدرسه را نشان می‌دهد، این موارد نشان‌دهنده نیاز فوری به مداخله حرفه‌ای هستند. چنین رفتارهایی می‌توانند نشان‌دهنده مشکلات روانی یا عاطفی باشند که نیاز به درمان دارند.
تغییرات ناگهانی در رفتار و شخصیت کودک نیز می‌توانند نگران‌کننده باشند. اگر کودکی که قبلاً آرام و مطیع بوده، به طور ناگهانی و بدون دلیل مشخصی عصبی و پرخاشگر می‌شود، والدین باید به این تغییرات توجه کنند. این تغییرات ممکن است ناشی از تجربیات تروماتیک، مشکلات خانوادگی یا مسائل مدرسه‌ای باشند که نیاز به بررسی دقیق‌تر دارند.
همچنین، والدین باید به مدت زمان و شدت خشم کودک توجه کنند. اگر خشم کودک بیش از حد طولانی مدت و شدید باشد، و به طور مداوم ادامه یابد، ممکن است نشان‌دهنده مشکلات روان‌شناختی باشد که نیاز به توجه دارند. در این مواقع، مشورت با یک روانشناس کودک می‌تواند به تشخیص صحیح و ارائه راهکارهای مناسب برای مدیریت خشم کمک کند.
در نهایت، اگر عصبانیت کودک باعث اختلال در روابط اجتماعی او می‌شود و کودک نمی‌تواند روابط دوستانه و سالمی با دیگران برقرار کند، والدین باید نگران باشند. این وضعیت می‌تواند نشان‌دهنده مشکلات عمیق‌تر در تعاملات اجتماعی و مهارت‌های ارتباطی باشد که نیاز به مداخله حرفه‌ای دارد. با توجه به این موارد، والدین می‌توانند به موقع به مشکلات خشم فرزند خود پی ببرند و با کمک حرفه‌ای مناسب به بهبود وضعیت او کمک کنند.


جمع ‌بندی و نتیجه گیری

در حالی که مسائل خشم کودکان می تواند برای والدین یا مربیان چالش برانگیز باشد، اما آنها بخشی طبیعی از رشد عاطفی آنها هستند. باید ضمن آموزش راهکارهای مناسب برای مدیریت و تنظیم هیجانات، محیطی امن و حمایتی برای ابراز خشم کودکان فراهم کرد. این را می توان از طریق ارتباط باز، آموزش مهارت های حل مسئله و هدایت آنها به سمت مکانیسم های مقابله ای سالم مانند نفس کشیدن عمیق، استفاده از تکنیک های آرامش بخش، تشخیص احساسات در دیگران یا بیان احساسات خود از طریق هنر یا نوشتن به دست آورد.